دیگر کتاب کهن ترکان و تلاش برای آشنائی اعراب با فرهنگ و تمدن ترکان کتاب بزرگ دیوان لغات التورک است که در سال 451هجری توسط محمود کاشغری نوشته شده و در آن علاوه بر معرفی ترکان به دنیای اسلام، دایره المعارف اسلامی بشمار میآید و آیات بسیاری در آن مورد تفسیر و ترجمه قرار گرفته است. تعداد آیات و سوره های ذکر شده، همچنین ترجمه شده با زبان ترکی می تواند عنوان کتابی مستقل باشد. علاوه بر ترجمه، تلاشهایی برای تفسیر و تبیین موضوعات قرآنی در این کتاب صورت گرفته است. این دایرهالمعارف اسلامی یکی از افتخارات دنیای ترکان به بشریت بشمار میآید. ترجمه هایی از این کتاب به زبان فارسی هم صورت گرفته و در دنیای امروز اثری مشهور میباشد.[9]
اما سومین کتاب در ترجمه ی آیات قرآنی کتاب بزرگ عتبه الحقایق است که مختص قرآن و احادیث و روایات بوده و ادیب احمد ابن محمود یوکناکی در عین ترجمه ی بسیاری از آیات قرآن به تفسیر آن نیز می پردازد. این کتاب در سال 1378 در زنجان توسط راقم این سطور چاپ شده است و دو صفحه از نسخه ی خطی سمرقند چاپ همین نشر در اینحا آورده شده است.[10]این کتاب نیز جزو نخستین ترجمه های قرآن به زبان ترکی بشمار می آید.
خواجه احمد یسوی نیز با نام پیر ترکستان تمام همت و توان خود را در تبلیغ و ترویج اسلام نهاده و دیوان حکمت او در واقع ترجمانی از قرآن است. دیوان حکمت را که بیشتر ادیبان ایران با عنوان ترجمه ی قرآن شناخته اند در سال 545هجری نوشته شده است.[11]
در این میان نمیتوان به جارالله زمخشری مفسر بزرگ قرآن اشاره نکرد. او با نگارش الکشاف در تفسیر قرآن کاری سترگ به انجام رسانده و یکی از شاهکارهای ادبی – مذهبی را بنیاد نهاده است. زمخشری که علاوه بر تفسیر قرآن کتاب بزرگ دیگری با نام مقدمه الادب را نگاشته است که فرهنگ لغات عربی - ترکی میباشد.
ابوالقاسم زمخشری در سال ۴۶۷ هـ.ق در قریهی زمخشر از روستاهای خوارزم چشم به جهان گشود. ادبیات را نزد "منصور ابی مضر" آموخت و نزد "ابونصر اصفهانی" و "ابومنصور حارثی" و "علی بن مظفر نیشابوری" هم درس خواند. زمخشری در فقه، پیرو مذهب حنفی و در اصول و کلام، معتزلی مذهب بود. به سبب اقامت دو سالهاش در خانه خدا و مجاورت مسجدالحرام به لقب جارالله (همسایه خدا) شهرت یافت و تفسیر کشاف را در این ایام نگاشت. وی در بسیاری از علوم زمانه همچون علم دین، تفسیر، اشتقاق، نحو، ادب، حدیث و بیان صاحبنظر و دارای تألیفات گرانبهایی است. وی پس از بازگشت از مکه در سال ۵۳۸ هـ.ق در جرجانیه درگذشت.
تفسیر کشاف را از بزرگترین و دقیقترین متون تفسیر قرآن دانسته و در زمرهی تفاسیر اجتهادی بشمار آوردهاند. دعوت از منکران نبوت برای اثبات اعجاز بودن کتاب آسمانی مسلمانان، در طول تاریخ، تمسک به بلاغت و زیباییهای لفظی و معنایی قرآن و استخراج و اثبات آنها به عنوان یکی از وجوه تمایز و تباین آیات با نمونههای بشری، دستآویز بسیاری از مفسران بوده است. به همین سبب، تفسیر کشاف نیز با نشان دادن این ظرائف معنایی و نکات بلاغی در جهت تحقق اعجاز قرآن، رویکردی زیباشناسانه مییابد و از سوی دیگر به دلیل معتزلی بودن زمخشری و تمایل وی به مباحث کلامی، تفسیرش رویکردی عقلانی دارد. این تفسیر سرشار از شواهد نظم و نثر عربی و مباحث لغوی، کلامی، فقهی، بلاغی و نیز بررسی اختلاف قرائتها و ایراد اقوال مفسران و پاسخ به آنها و نیز طرح سوالات جدید است. به همین خاطر این اثر به عنوان یکی از تفاسیر متقن و مورد اعتماد، در مجامع شیعی و اهل تسنن همواره محل توجه و استقبال بوده است.
یکی از وجوه مهم قرآن و شاخصه معجزه بودن آن عظمت و زیبایی و کمال ادبی و بیانی قرآن کریم است و از این جهت است که در تاریخ تفسیر قرآن در جهان اسلام، مفسران و ادبای فراوانی عمر را بر روشن نمودن زوایای ادبی و زیبایی های بیانی قرآن نهادند و تفسیر ادبی قرآن را پایه گذاری نمودند. مرحوم آیت الله محمد هادی معرفت درباره تفسیر ادبی این اثر انگشت می گذارد و آنرا از شاهکارهای ادبی می شمارد.[12] و اضافه میکند "زمخشری به حق تمام شرایطی را که در تفسیر قرآن کریم لازم بود، احراز کرد و در نهایت در عرصه معارف اسلامی تفسیری را به جای گذاشت که برای همیشه قابل استفاده است. جایگاه علمی این تفسیر تا جایی است که دوست و دشمن به ارزش علمی، زیبایی و حسن تألیف آن اعتراف دارند. از این رو تمام مفسرانی که پس از او تفسیری نوشتهاند، از کشاف بهرهها بردهاند و حتی برخی عبارتهای او را به کار گرفتهاند
مسعود انصاری الکشاف را در 4 جلدبه فارسی ترجمه کرد و در سال 1389 توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. قرآن پژوهان ایرانی همچون بهاءالدین خرمشاهی حجه الاسلام محمدعلی ایازی، موسوی گرمارودی و کامران فانی از جنبه های گوناگون به بررسی کتاب کشاف پرداخته و آنرا مهمترین اثر دوران طلائی علم کلام شمرده اند. جالبتر آنکه این عالم بزرگ در بازگشت به وطن خود مورد استقبال مردم و هموطنان خود قرار گرفت و به خواهش آنان قرآن را با ترجمه ی ترکی به همشهریان خود هدیه داد. این نسخه ی ارزشمند هم اینک موجود است. محققین بزرگی چون اِکمان، بارتولد، ساغول، سیمونف، توغان، اردوغان، ذوالفقار و محمداف بعد از تحقیقات فراوان نسخه ی دست نویس زمخشری را تائید کرده و این ترجمه را یکی از نخستین ترجمه های ترکی دانسته اند که احتمالا حدود سالهای 530هجری نوشته شده است. این نسخه اینک در کتابخانه ی موزه ی آسیایی سن پترزبورگ با شماره 2475/332 نگهداری میشود.[13]
در تاریخ ادبیات ترکی کتاب قصص الانبیا دارای ارزش علیحده ای است. قاضی برهان اوغلو نصرالدین رابغوزی این کتاب را در مناقب پیامبران در سال 710 هجری نوشته است و نسخه های خطی بسیاری از آن در دست است. به دلیل ترجمه های فراوان از آیات و سوره های قرآن و شواهدی که از قرآن آورده است، این اثر را ترجمه ای از قرآن تلقی میکنند.
نسخ های از ترجمه ی ترکی قرآن در کتابخانه ی آستان قدس رضوی موجود است که به سده ی پنجم مربوط میگردد. نسخه ی دیگری از ترجمه ی قرآن به سال 647هجری توسط عبدالقادر بن طاهر بغدادی انجام گرفته است که در آکادمی علوم ازبکستان نگهداری میشود[14]. این نسخه یکی از بهترین ترجمهها بوده و با خطی زیبا نیز استنساخ گشته است. به دستور بهادرخان اولجایتو سلطان ایرانی از ایلخانان ترجمهای در سال 734 هجری در شیراز به ترکی ترجمه شده است که این نسخه در موزه ی آثار ترک و اسلام استانبول نگهداری میشود.[15] نسخه های دیگری از این اثر ارزشمند در کتابخانههای دیگر دنیا موجود است. در خاتمهی این نسخه، سال استنساخ و ترجمه ی آن بطور وضوح حک شده است. استنساخ آن توسط محمدالحاج دولتشاه شیرازی در تاریخ 734 هجری صورت گرفته است. نسخه ی دیگری از ترجمه ی کامل قرآن به تاریخ 764 هجری در کتابخانه ی سلیمانیه با شماره 951 نگهداری میشود.
تعداد ترجمه های انجام گرفته به زبان ترکی در دوران خلفای عثمانی بسیار فراوان است. محققین تعداد ترجمه های انجام گرفته در طول تاریخ از سده ی چهارم تا سده ی اخیر را بالغ بر 1400 مورد ذکر کرده اند. در حالی که در ایران تعداد ترجمه های ترکی آذری بیش از 15 مورد نیست. و این در حالیست که تعداد ترجمههای ترکی قرآن در کشور مصر بالغ بر 90 مورد ذکر شده است.[16]با این وجود از نخستین ترجمه های دولت عثمانی، نسخهای است که به سال 731 هجری با نام سلیمان پاشا کتابت شده است. این ترجمه اینک در گنجینه ی کتابخانه ی دانشکده ی ادبیات زبان ترکی در استانبول نگهداری میشود.[17]نسخه ی دیگری از ترجمه که به سال 826هجری صورت گرفته توسط مصطفی بن محمد بن احمد القونوی است که همراه با تفسیر نیز میباشد. البته تعداد چنین ترجمه هایی در سده های نهم و دهم هجری بسیار اقزون است که از حوصله ی این مقال خارج است. لیستی از این ترجمه ها را میتوان داد.
اما در مورد ترجمه به زبان ترکی آذری جای بحث فراوان است، زیرا تعداد این آثار بیش از 15 مورد نبوده، در عین حال دارای ارزش علمی – ادبی بسیاری میباشد. شاید نخستین ترجمه های رسمی به ترکی آذری از زمان ایلخانان آغاز شده است. البته فراموش نکنیم که عالمانی چون باسکاکف، کنونوف و دیگران زبان ترکی آذربایجانی را قابل فهمترین زبان ترکی دانسته اند که از کاشغر تا استانبول مقرون به فهم است[18]. ترجمهی ترکی آذری قرآن در زمان پادشاهی بهادرخان بن اولجایتو(716 – 736ه) صورت گرفته است. سپس ترجمهی دیگری به ترکی آذری در اواخر سده ی هشتم و اوایل سده ی نهم به دستور امیر قره یوسف سرسلسله ی قره قویونلوها انجام گرفته است که قره یوسف، پدر جهانشاه قره قویونلو است و او خود با تخلص حقیقی دیوان بزرگی به زبان ترکی دارد[19]. �% ترجمه ی دیگری نیز بدستور اوزون حسن بایندری سرسلسله ی آغ قویونلوها در همین زمان انجام گرفته که نسخه ی خطی آن نیز در آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
این نسخه از ترجمه ی ترکی قرآن مربوط به قرن هفتم هجری در آستان قدص رضوی نگهداری میشود
با روی کار آمدن قاراقویونلو و آغ قویونلو استنساخ قرآن و ترجمه ی ترکی این کتاب آسمانی رسمیت بیشتری یافت و دهها نسخه از آن زمان در کتابخانه های مختلف ایران موجود است که نمونه های برجسته ی آن را میتوان در کتابخانه ی آستان قدس رضوی مشاهده کرد. البته در کشور عثمانی، روند ترجمه ی ترکی قرآن رو به رشد بوده و شاید ادعا بتوان کرد که صدها نسخه در آن زمان ترجمه و نگاشته شدند و با تذهیب و زیبایی های دیگر همراه گشتند و امروزه زینت بخش کتابخانه های دنیا شده اند.
در ترکیه فهرستی از این نسخه ها نوشته شده است که بالغ بر صدها نمونه میشود. جالب آنکه، از طریق کشور عثمانی ترجمه های انگلیسی و فرانسوی و دیگر زبانهای اروپایی نیز مورد تشویق سلاطین عثمانی بوده است. لذا در این کشور همپای ترجمه به زبانهای مختلف جهان، ترجمه های مختلفی به زبان ترکی نیز صورت گرفته است.
این نسخه ی ترکی مربوط به قرن هشتم هجری است که در آستان قدس رضوی نگهداری می شود.
در دوران پهلوی ها، ترجمه ی ترکی در ایران اجازه ی نشر نداشت اما بعد از انقلاب دهها ترجمه صورت گرفته و برخی از این ترجمه ها دارای ارزش های علمی – ادبی بسیار بالایی هم هستند؛ حتی ترجمه های منظوم ترکی نیز فراوانند. در میان این ترجمه ها، باید از ترجمه ی مرحوم احمد کاویانپور و رسول اسماعیل زاده دوزال نام برد که کتاب اخیر در سال 1386 جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داده است.
[1] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، موسسه الوفا، ج17، ص170؛ ج20، ص189، بیروت، 1983./ صحیح بخاری، أبی عبدالله محمد بن إسماعیل بن إبراهیم ابن المغیرة بن برزبة البخاری الجعفی، دار دالطباعة العامرة، ج 2، ص164، بی تا، استانبول، صحیح مسلم، أبی الحسین مسلم بن الحجاج ابن مسلم القشیری النیساری، ج 1، دارالفکر، ص825؛ محمع البیان فی تفسیر القرآن، أمین الاسلام أبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج 2، ص269، بیروت، 1415ق / 1995م.
[2] دده قورقود نخستین کتاب ترکی نوشته شده در ایران است: دده قورقود کتابی، بکوشش محمدعلی فرزانه، انتشارات فرزانه، تهران، 1357، ص7.
[3] م. کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، 6جلدی، جلد 1، زنجان، 1384، ص 195.
[4] مجله ی ترجمان وحی، شماره 1 و 2، 1377.
[5] Manchester Hs. der Quran ubersetzung als Quelle ersten Ranges fur mitellturkische Studien, Wiener Zeitsrift fur die Kunde des Mongenlandes, 62, 1969. Pp. 280 – 283.
- Quran and the Turks Journal of the International Islamic Conference, London, 1969. Pp. 36 – 39.
[6] تفسیر طبری، به تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی، انتشارات دانشگاه تهران، 1339 الی 1344، ج 1، ص 5.
[7] یوسف بالاساغونلو(خاص حاجب)، قوتادغو بیلیک، ترجمه: م. کریمی، تهران، 1390.
[8] ر.ک: م.کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، ج 2، ص 324.
[9] دیوان لغات التورک محمود کاشغری،ترجمه: دکتر محمد دبیر سیاقی، تهران، 1376.
- دیوان لغات التورک، ترجمه: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، 1380.
[10] ادیب احمد یوکناکی، عتبة الحقایق، زنجان، 1378.
[11] خواجه احمد یسوی، دیو.ان حکمت، اسماعیل زاده، تهران، 1378.
[12] تفسیر و مفسران، ج2 ص308.
[13] مجله ی ترجمان وحی، شماره 31، 1391، ص36.
[14] اورتا آسیا قرآن ترجمه سی اوزه رینده ازبکستاندا یاپیلمیش بیر اینجه له مه، تاشکند، 2000، س64.
[15] عبدالقادر اردوغان، قرآن ترجمه لری نین دیل باخیمیندان دَیرلری، ج 1، آنکارا، 1938، ص47 – 48.
[16] مجله ی ترجمان وحی، شماره های مختلف.
[17] احمد آتش، بوردور – آنتالیا و حوالیسی کتابخانالاریندا بولونان تورکجه، عربجه و فارسجا بعضی مهم اثرلر، تورک دیلی و ادبیاتی درگیسی، نمره 2، 1948، صص91 – 171.
[18] محمد فؤاد کؤپرولو، تورک ادبیاتی تاریخی، 1981، استانبول، ص 145.
[19] جهانشاه قره قویونلو، تورکی دیوان، تصحیح م. کریمی، بر اساس نسخه ی خطی کتابخانه ی دانشگاه تهران، زنجان، نیکان کتاب، 1393.
[20] نگاهی به ترجمه های قرآن مجید، رسول اسماعیل زاده دوزال، ترجمان وحی، شماره های 1 و 2.
- دانشنامه ی قرآن و قرآن پژوهی، بهاءالدین خرمشاهی، تهران، 1377.
- ابولقاسم رادفر، مدخل ترجمه ی ترکی قرآن کریم، تهران، 1377، ص537.