ای قلم سوزلرینده اثر یوخ ، آشنادن منه بیر خبر یوخ
ای قلم در حرفهایت اثری نیست ، از آشنا برایم خبری نیست
گلدی بو جمعه ده گِده آلله ، فاطمه یوسفینن خبر یوخ
ای خدا این جمعه هم آمدو بگذشت ،از یوسف فاطمه باز خبری نیست
یاندی پروانه لر شمع سوندی ، آیریلیقدان اوره قانه دوندی
پروانه ها سوخت و شمع خاموش شد ، از جدایی دلها همه پرخون شد
شانیده رتبه ده بی بدلسن ، هر گوزلده اقا سن گوزلسن
در شان و رتبه بی همتایی ، آقا جان زیباتر از هر زیبایی
كیم دییر آیریلیق درده سالماز ، عاشقین صبرینی الدن آلماز
كه میگوید كه جدایی مبتلا نمیكند ، صبر را از عاشق جدا نمیكند
ای گوزوم یوللارا باخ داریخما ، گون همیشه بولوت آتدا گالماز
ای چشم به راهها نظاره كن و دلتنگ مشو ، چونكه آفتاب همیشه پشت ابر سٌكنا نمی كند
غنچه گوللر نه اندازه سولسون ، قلبیلر گویما قانیله دولسون
غنچه ها تا چه اندازه پر پر شود ، مگذار قلبهای منتظران پرخون شود
گلدی بو جمعه ده گلمه دین سن ، گون ساییم جمعه ی دیگر اولسون
این جمعه هم آمد اما تو نیامدی ، روزها را می شمارم تا جمعه ی دیگر شود
ای «صفایی» هَله دوز فراقه ، یول سالاغ بیزده بیرده عراقه
ای «صفایی» صبر كن هنوز بر فراق ، تا بلكه مسیرمان افتد به عراق
قلبیلر غصه دن داغلی گالدی ، یا امام زمان گََل اماندی
از غصه ات داغدار است قلبمان ، بیا و رحم كن یا امام زمان